راز حجاب

گویند: «اگر درِ شیشه عطر را باز بگذارند، عطرش مى‏پرد»، و این سخن جالبى است.
رایحه دل‏انگیز عطر را نباید حراج کرد و به تاراج داد؛ چرا که عصاره گل‏هاى عالم است و کمیاب و ارزشمند. پس باید قدرش را شناخت.
عفاف، همان رایحه دل‏انگیز عطر یاس را دارد؛ نجیب و دوست‏داشتنى. و حیف است که در مزبله نگاه‏هاى شیطانى رها شود. اگر براى ایمنى از خطرها و آسودگى از مزاحمان، خود را بپوشانى، نه کسى ایراد مى‏گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا نمى‏کند؛ چرا که سخنش را بى‏منطق و ناآگاهانه مى‏دانى.
عفاف، هم «گوهرى درونى» است، هم «جلوه‏اى برونى». جلوه بیرونى‏اش آن جلوه باطنى را محفوظ نگاه مى‏دارد.
این‏که مى‏گویند: «دل باید پاک باشد»، بهانه‏اى براى گریز جاهلانه از همین مصونیّت است و آویختن به شاخه «لا قیدى». وگرنه، از «دل پاک» هم نباید جز «نگاه پاک» و «رفتار پاک» برخیزد و برآید!
ظاهر، آینه باطن است و حجاب بیرونى، نماى آشکار آن «طهارتِ درونى» است.
«از کوزه همان برون تراود که در اوست».

ارسال شده در توسط مسعود صفی یاری